گوش سنگین
Sunday, 9 Farvardin 1394، 08:23 AM
مردى متوجه شد که گوش همسرش سنگین شده و شنوائیش کم شده است. به نظرش رسید که همسرش باید سمعک بگذارد ولى نمیدانست این موضوع را چگونه با او در میان بگذارد. بدین خاطر، نزد دکتر خانوادگیشان رفت و مشکل را با او در میان گذاشت. دکتر گفت براى این که بتوانى دقیقتر به من بگویى که میزان ناشنوایى همسرت چقدر است آزمایش سادهاى وجود دارد . این کار را انجام بده و جوابش را به من بگو : « ابتدا در فاصله ٤ مترى او بایست و با صداى معمولى مطلبى را به او بگو . اگر نشنید همین کار را در فاصله ٣ مترى تکرار کن . بعد در ٢ مترى و به همین ترتیب تا بالاخره جواب دهد .» آن شب، همسر آن مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه شام بود و خود او در اتاق نشیمن نشسته بود . مرد به خودش گفت الان فاصله ما حدود ٤ متر است . بگذار امتحان کنم . سپس با صداى معمولى از همسرش پرسید : عزیزم شام چى داریم؟ جوابى نشنید . بعد بلند شد و یک متر جلوتر به سمت آشپزخانه رفت و دوباره پرسید : عزیزم شام چى داریم؟ باز هم پاسخى نیامد . باز هم جلوتر رفت و از وسط هال که تقریباً ٢ متر با آشپزخانه و همسرش فاصله داشت گفت : عزیزم شام چى داریم؟ باز هم جوابى نشنید . باز هم جلوتر رفت و به در آشپزخانه رسید . سوالش راتکرار کرد و باز هم جوابى نیامد . این بار جلوتر رفت و درست از پشت سر همسرش گفت : عزیزم شام چى داریم؟ زنش گفت : مگه کرى؟ براى پنجمین بار می گویم : خوراک مرغ ! نتیجه اخلاقى : مشکل ممکن است آنطور که ما همیشه فکر می کنیم در دیگران نباشد و عمدتاً در خود ما باشد !!
94/01/09