مسیر مستقیم
Wednesday, 26 Farvardin 1394، 06:42 AM
چند بسر بچه به سمت مدرسه میرفتند.
برف باریده بود
یکی از آن ها گفت بیایید تا مدرسه راه بریم و ببینیر. رد پای چه کسی صاف و مستقیم است؟
یکی از آنان گفت
: «
کار سادهای است
!»
، بعد به زیر پای خود نگریست که با دقت گام بردارد
.
پس از پیمودن نیمی از مسافت، سر خود را بلند کرد تا به ردپاهای خود نگاه کند
.
متوجه شد که به صورت زیگ زاگ قدم برداشته است
.
دوستش را صدا زد و گفت
: «
سعی کن که این کار را بهتر از من انجام دهی
!»
پسرک فریاد زد
: «
کار سادهای است
!»
، بعد سر خود را بالا گرفت، به درِ مدرسه چشم دوخت و به طرف هدف خود رفت
.
ردپای
او کاملاً صاف بود
.
برف باریده بود
یکی از آن ها گفت بیایید تا مدرسه راه بریم و ببینیر. رد پای چه کسی صاف و مستقیم است؟
یکی از آنان گفت
: «
کار سادهای است
!»
، بعد به زیر پای خود نگریست که با دقت گام بردارد
.
پس از پیمودن نیمی از مسافت، سر خود را بلند کرد تا به ردپاهای خود نگاه کند
.
متوجه شد که به صورت زیگ زاگ قدم برداشته است
.
دوستش را صدا زد و گفت
: «
سعی کن که این کار را بهتر از من انجام دهی
!»
پسرک فریاد زد
: «
کار سادهای است
!»
، بعد سر خود را بالا گرفت، به درِ مدرسه چشم دوخت و به طرف هدف خود رفت
.
ردپای
او کاملاً صاف بود
.
94/01/26